قصه ی عشق

متن مرتبط با «مقلّد» در سایت قصه ی عشق نوشته شده است

مقلّد...

  • بخواب دختر زیبای ناخوش احوالمبخواب معنی طغیان بخت و اقبالماز این من به تو معتاد می شود فهمیدبه دست شخص تو صورت گرفته اغفالم!بگو چه شد که فقط نام توست بر لب منهمیشه بوی تو دارد تمام اقوالم؟چه ثروتی است میان دو دست من دستتبه تو خلاصه شده کل مال و اموالمعقاب تیزپرم،آسمان زمین من استولی بدون نگاه تو بی پر و بالم"به کارخانه ی عشقت،حمایت از تولیدبرای بهره وری" شد شعار هر سالم!فقط نه دل که تمایل به چشمتان داردکشیده سمت نگاهت تمام امیالمز سرنوشت، ز تقدیر راضی ام به خداهمین که نام تو باشد به قهوه ی فالممن آنقدر به تو مشغول و فارغ از همه امکه غافلم خودم از حجم جار و جنجالم!چقدر مست لبانت شدم، نفهمیدمگروه محتسبان آمدند دنبالم!دل مرا تو دوباره شبیه «دل» کردیگلیم تیره ی من، پادری پامالممقلّد تو و موهای مشکی ات شده استچه روشن است دلیل سیاهی خالم!«محمد متین میلادی(سلمان)»برچسب‌ها: تا ابد + نوشته شده در  دوشنبه نهم تیر ۱۳۹۹ساعت 1:4&nbsp توسط محمد متین میلادی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها