شوق پرواز در هوای حرم...

ساخت وبلاگ

آسمان با تمام عشق می خندد

بازهم چون ستاره دلتنگم

دل فقط یک نوا به لب دارد:

رنگ و بویم بده که بی رنگم

از هیاهوی این حرم دل را

تا حریم شما پرش دادم

بال او زخمی است اما با 

نامتان بال دیگرش دادم

خسته ام از ندیدنت آقا!

سخت دلتنگ آن حرم هستم

آرزویم شده ببینم باز

در حرم پیش مادرم هستم

دست در دست دل به سوی شما

بی پر و بال می کنم پرواز

اشک چشمان من که می بارد

سفر عشق می شود آغاز

هم قدم با کبوتری دلتنگ

در خیالش هوای گنبد تو

زائری خسته دل که چشمانش

بی قرار حریم مشهد تو

کوله بارم گناه و خسران است

همه امّید من تویی آقا!

رو سیاهی من در این درگاه

می شود با تو صورتی زیبا

قلب من آهویی که در دام

تنگ و تاریک مکر شیطان است

برهانم مرا از این زندان

دل من بی حرم پریشان است

عالم از برکت نگاه شما

رزق و روزی و عشق می گیرد

لحظه ای بی نگاه نافذتان

دل اهل زمانه می میرد

این حرم خانه ی امید کسی ست

که پر از غصه و گرفتار است

تو طبیب هر آن کسی هستی

که بدون علاج بیمار است

حاجتم را شما اجابت کن

کاش باشم دوباره زائرتان

اینکه «سلمان» شدم ز لطف شماست

کاش باشم همیشه شاعرتان

محمد متین میلادی(سلمان)


برچسب‌ها: ویژه دهه کرامت, برای سلطان خراسان
+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۷ساعت 0:39  توسط محمد متین میلادی  | 

قصه ی عشق...
ما را در سایت قصه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mmmqs بازدید : 235 تاريخ : پنجشنبه 28 تير 1397 ساعت: 14:44