دل ما مست و خراب حرم آبادت
ای به قربان غم عشق تو و اجدادت
علت خلقت ما نوکری خانه ی توست
لطف زهراست (س) شدم نوکر مادرزادت
غیر شعر و نفس و آه مرا چیزی نیست
که شود لایق آن پنجره ی فولادت
همه عمر از در این خانه مدد خواسته ایم
مانده ام چشم به راه کرم و امدادت
حاجتم را فقط از دست شما می خواهم
آه! سوگند به پاکی تو و اولادت
«باز هم زائرتان نیستم از دور سلام»*
به تو و صحن تو و مسجد گوهرشادت
شب اول به خدا منتظرت می مانم
در دل تنگ و پر از ترس و غم میعادت
همه از لطف شما بود که«سلمان» گشتم
کاش یک روز بیاید که شوم مقدادت
*با اجازه از مجید تال
محمد متین میلادی(سلمان)
قصه ی عشق...برچسب : نویسنده : mmmqs بازدید : 227